من و تو

تبریک روز زن

سلام  سلام به همه دوستای خوبم ، همه  خانومایی که مامان هستن و همه خانومایی که میخوان مامان شن  امروز روز بزرگیه روز مامان من ، روز مامانه تو ، شاید یکی از این فرداها  که  خودم  مامان میشم  بازم دلم نمیخواد یکی یکی اسم ببرم که خدا نکرده اسم یکی جا بمونه  واسه همین به همتون تبریک میگم و واسه همتون آرزوی بهترین هارو دارم  خیلی بیشتر دوست داشتم بیام تو صفحتون و بهتون تبریک بگم اما ببخشید که دسترسیم هنوز باز نیست  از همینجا از همه دوستای گلم که بهم تبریک گفتن و میگن تشکر میکنم و تک تکتون و میبوسم  ممنونم از همتون  دیروز سیامک کادو روز زن و بهم داد   یه کادو خیلی خوش...
31 فروردين 1393

محکم کاری

سیام یه فامیلی داره که زیاد با هم در ارتباط نیستن و زیاد دل خوشی از هم ندارن ولی خب ... در کل من بدم نمیاد ازشون چند وقت پیش خونه داداش سیام مهمون بودیم و قرار بود ناهار و اونجا باشیم  با کلی ذوق شکمامون و صابون زدیم و رفتیم اونجا   سیام همین که اونارو دید ماسیـــد و نشست سر جاش  منم یکم تو آشپزخونه و یکم این ور و اون ور میپلکیدم همینجوری به کارا میرسیدم که یهو احساس شدید به توالت پیدا کردم و با کلی شوق واسه رسیدن به مقصد رفتم سمت دستشویی و چشمتون روز بد نبینه   همین که درو باز کردم دیدم شوهر فامیل سیامک راحت نشسته و رفته تو رویا و تا من و دید طفلی موند بلند شه ، بشینه ، چی کار کنه واقعا  منم زودی در و بست...
26 فروردين 1393

پست موقت

هی نوشتم و پاک کردم  خواستم شمام بخونین ، ولی بعدش پشیمون شدم  دوستای خوبم  یه مشکلی واسم پیش اومده که نمیتونم بگم چیه  اما ازتون میخوام شمام از خدا بخواین حل شه    دلم فقط یه قوت قلب میخواد  خودم دیگه انقد از خدا خواستم روم نمیشه  این بار از شما میخوام که واسم از خدا بخواین  دوستون دارم 
19 فروردين 1393

گفتمان بین من و

کوچولوی خوشگلم  شاید یکم اومدنت و به تعویق بندازیم  شاید اصلا انقد به دراااااااز مدت ها بندازیم که دیگه خدا قهرش بگیره و بگه اصلا لازم نکرده شما نی نی داشته باشین  اما ... این چند وقت ما واقعا روزای سختی و گذروندیم و تا مدت ها حتما این روز ها رو خواهیم داشت  دیشب که داشتم با سیام حرف میزدم ، کلی از تو گفت ، از من گفت ، از خودش گفت ، از اینکه زندگیمون الان انقد تو استرس هست گفت و از من معذرت خواهی کرد  گفت دلش میخواد ده تادختر داشته باشه همشون مثل خودم   منم فقط گوش میکردم و با اینکه از حرفاش لذت میبردم  اما ته دلم میگفتم خدا نکنه که مثل من باشی  خدا کنه که یه جور دیگه - قوی...
19 فروردين 1393

روز مره گیهای من

همتون و دوس دارم و یه عالمه بهتون احترام میذارم دوستای خوبم همتون و  تک به تک ______   راستش این چند وقت اینترنت شرکت ،  سایت نی نی وبلاگ و لود نمیکرد و منم نمیتونستم بیام و عکسای کوچولوهای خوشگلتون و ببینم و حال شما دوستای گلم و  بپرسم مدیریته سایتم که دیگه غر زدنای من واسش تکراری شده و مشکلم و حل نمیکنه منم به ناچار رو بردم به نعمت زیبای خداوندی ____ یعنی : عادت ____ دیروز خونمون و بالاخره تحویل گرفتیم اما کلی کار داره هنوز : کابینت و رنگ  و کاغذ دیواری و کمد و همه چی خلاصه ______________________________ مامانم میگه نفرین دو سر داره - که یه سرش طرف مقابل و میگیره و یکیش هم ممکنه خودت...
19 فروردين 1393

قندیل

فک میکنین این عکسه چیه واقعا بعدا نوشت : پنج شنبه که از شرکت درومدم - طبق معمول هر هفته سیام اومد دنبالم که بریم واسه ناهار تو ماشین داشتیم روزامون و مرور میکردیم واز کارایی که خدا خواست و خوب انجام شد و  اینکه خونه و تحویل گرفتیم و اینکه کارای بانکیش دیگه تموم شد و ما میتونیم وسایلامون و جمع کنیم و یواش یواش نقل مکان کنیم حرف میزدیم و میخندیدیم جوری که من گفتم سیام امروز که این مساله بانکی هم حل شد ، تا یه مدت باید دیگه به هیچی فکر نکنیم و با تایید همسری پیش میرفتیم که بریم ناهار بخوریم تلفن زنگ زد و مدیر ساختمونی که ما خریدیم زنگ زد که کجایین ، خودتون و برسونین که خونتون قندیل زده من  سیام  ما ...
19 فروردين 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و تو می باشد